جذب مشتریان وفادار یکی از اصلیترین اهداف در برندسازی محسوب میشود. برای رسیدن به این هدف برندها از استراتژی برند مهمی تحت عنوان برندینگ اجساسی یا عاطفی استفاده میکنند. شما نیز میتوانید با بررسی استراتژی برندهای موفق به راهکار مناسبی برای جذب بلندمدت مخاطبان خود دستپیدا کنید.
برندسازی عاطفی چیست؟
در یک بیان ساده برندینگ احساسی (Emotional Branding) به معنای ایجاد حس وفاداری عمیق میان مشتری و برند بوده به گونهای که پس از برقراری ارتباط اولیه بتوان مخاطب را برای مدت طولانی حفظ نمود.
در واقع برندسازی عاطفی، هنری است که مخاطبین را از نظر احساسی به محصول یا خدمات یک برند پیوند داده و در صورتی که فرایند آن با موفقیت طی شود، موجب میشود تا مخاطبان برند در ارتباط با سایر افراد نیز به تبلیغ برند شما پرداخته و در مقابل منتقدین از آن دفاع کنند.
ارتباط میان برندینگ و برندسازی عاطفی
برندینگ تا حد زیادی به تصویری مربوط میشود که از برند خود در ذهن مخاطبان ایجاد میکنید، هر اندازه که این تصویر مطلوبتر بوده و در عین حال به واقعیت نزدیکتر باشد، رضایت مخاطبان سریعتر جلب میشود.
برندینگ بسیار فراتر از طراحی لوگو و به کار بردن شعارهای مخاطبپسند بوده و برای رسیدن به یک برندینگ موفق به ایجاد ارتباط عاطفی قوی بین مخاطبان و تمامی ارکان یک برند احتیاج دارید. در چنین شرایطی است که بحث از برندینگ عاطفی به میان آمده و اهمیت آن مشخص میشود.
در دنیای امروز طیف سلیقههای مختلف به شدت گسترش یافته است و تنوع محصولات و برندها موجب شده تا ایجاد وفاداری در مخاطبان و برقراری ارتباط احساسی دشوارتر از همیشه باشد. با وجود تمامی چالشهای موجود در این مسیر، هر برندی برای بقا و رسیدن به اهداف خود، نیاز به اجرای صحیح برندینگ احساسی دارد.
تحول برندسازی عاطفی در گذر زمان
در گذشته از روشهای متفاوتی برای برندسازی و بازاریابی استفاده میشد و بخش مهمی از آن را بازاریابی حضوری تشکیل میداد که در این روش از بازاریابی ایجاد حس وفاداری و برقراری ارتباط با مخاطبان بسیار آسانتر بود.
اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی و گسترش راههای ارتباطی، اینترنت و بسترهای مجازی به عنصری جداییناپذیر در برندینگ مبدل شدهاند. به همین دلیل برقراری ارتباط با مخاطب هدف و ایجاد ارتباط عاطفی دشوارتر از همیشه شده است.
تبیین استراتژی برندینگ عاطفی
با توجه به چالشهای بوجود آمده در سالهای اخیر در مسیر برندینگ، برندسازی احساسی به امری با اهمیت تبدیل شده و برای اجرایی کردن آن باید با برنامهریزی و تفکر مناسب به پیش رفت. برای تدوین برنامه صحیح و اصولی، باید پیش از هر چیز باید به طور کامل استراتژی کسب و کار بازبینی شده و پس از آن استراتژیهای مناسب برای برندسازی عاطفی را طراحی کرد.
استراتژی اتخاد شده برای کسب و کار در نهایت منجر به ایجاد یک سیستم بازاریابی واحد شده که در مراحل مختلف اجرایی میشود. استراتژی برندینگ احساسی تماما با نحوه ارتباط با مخاطبان سر و کار داشته و به خدمات و امکاناتی که در اختیار آنها قرار میگیرد مرتبط میشود.
چند نمونه موفق در برندینگ احساسی
در دنیای برندینگ شرکتهای متعددی توانستهاند از طریق برقراری ارتباط موثر با مخاطبان خود و همچنین اجرای صحیح استراتژی برندینگ احساسی وفادارای کامل مشتریان خود را بدست بیاورند. از جمله این برندها میتوان به: اپل، پپسی و گوگل اشاره کرد.
· برند گوگل
در برندینگ احساسی گوگل، به جنبههای بصری برندسازی توجه ویژهای شده و تلاش بر آن بوده تا از این طریق استراتژی دلخواه را عملی کرد. در تمامی عناصر بصری گوگل از جمله لوگو، وبسایت و حتی طراحی فضای شرکت، رنگهای شاد و متنوع از جمله قرمز، آبی، زرد و سبز به چشم میخورد.
هر کدام از این رنگها به عنوان نمادی از زندگی، شادابی، ارتقا و خلاقیت شناخته میشوند و به کاربران احساس آرامش و اعتماد به نفش را القا میکنند. از طرفی دیگر مدیران گوگل با به کار بردن شعارهای مختلف در راستای حمایت از حقوق کاربران و مقابله با هرگونه سوءاستفاده از اطلاعات شخصی آنها توانستهاند اعتماد حداکثری مخاطبان خود را جلب کنند.
· برند اپل
شرکت اپل به عنوان محبوبترین و شناختهشدهترین برند جهان در حوزه تکنولوژی به عنوان بهترین نمونه در زمینه برندینگ احساسی شناخته میشود. رسالت اپل همواره جلب رضایت حداکثری مشتریان خود بوده است.
این برند در طول سالهای فعالیت خود با بررسی دقیق نظرات مشتریان و بروزرسانی محصولات و تکنولوژی خود، توانسته هویت خود را برای مخاطبان نمایان کرده و از این طریق نام خود را به عنوان برندی مشتری مدار به ثبت برساند.
· پپسی
برند پپسی رویکردی متفاوت را برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود به کار گرفته است. تمرکز این برند بر روی شیوه تبلیغات خود بوده و با استفاده از آهنگهای جذاب و همچنین ساخت فیلمهای تبلیغاتی با افراد مشهور تلاش کرده تا مخاطبان از این برند به عنوانی برندی خلاق و پر انرژی یاد کنند.
مخاطب هدف پپسی عمدتا قشر جوان بوده و مدیران این برند تلاش کردهاند تا با افزایش محبوبیت پپسی در بین جوانان استراتژی خود را عملی کنند.
برندینگ احساسی چارچوب مشخصی ندارد
با بررسی مسیری که برندهای مختلف برای جلب اعتماد و ایجاد وفاداری از سوی مخاطبان خود طی کردهاند، به وضوح میتوان مشاهده کرد که برای موفقیت در استراتژی برندینگ احساسی یک مسیر و چارچوب مشخص وجود ندارد.
هر برندی با توجه به شرایط خود و بر مبنای استراتژی کسب و کار و همچنین سلایق مخاطب هدف میتواند استراتژی متفاوتی را برای رسیدن به موفقیت خود تبیین کند.