تعیین هدف، برنامهریزی و اجرای دقیق برنامهها، همگی با تدوین استراتژی کسب و کار برندینگ امکانپذیر است. طراحی استراتژی مناسب برای هر کسب و کاری قواعد مشخصی دارد که پیروی از آن میتواند مسیر رسیدن به موفقیت و سودآوری را برای شما هموار کند.
استراتژی کسب و کار چیست؟
واژه استراتژی در فرهنگنامههای مختلفی به اشکال متفاوتی نظیر: نقشه، تفرند، طرحی بلند مدت، استفاده از امکانات برای رسیدن به هدفی مشخص، تعریف شده است. این تعاریف در حوزه کسب و کار نیز نمود داشته و با استفاده از آن میتواند به یک تعبیر معین برای استراتژی کسب و کار دست پیدا کرد.
استراتژی کسب و کار روشی است خلاقانه که برای ارائه داشتهها، بهبود مزایا و کمک به اجرای هرچه بهتر برنامههای شرکت طراحی میشود. در واقع استراتژی خلاصهای است از تصمیماتی که یک برند برای تضمین موفقیت خود در آینده و محقق کردن اهداف در نظر میگیرد.
تفاوت استراتژی و تاکتیک
پس از آشنایی با تعریف استراتژی کسب و کار برندینگ، ممکن است این سؤال در ذهن شما ایجاد شود که میان استراتژی و تاکتیک چه وجه تمایزی وجود دارد؟ درک تفاوت میان این دو اصطلاح حیاتی بوده و کمک میکند تا بتوانید از جنبههای مختلفی برای دستیابی به اهداف برند خود تلاش کنید.
در واقع استراتژی رویکردی است که برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در نظر میگیرید؛ اما در تعریف استراتژی اشارهای به جزئیات رسیدن به هدف و اقداماتی که باید برای آن انجام دهید، صورت نمیگیرد. در چنین شرایطی تاکتیکها به شما کمک کرده و شما را در رسیدن به نتیجه مطلوب یاری میکنند. معمولاً تاکتیکها تا حد زیادی از استراتژی کسب و کار نشئت گرفته و بدون داشتن استراتژی نمیتوان به یک تاکتیک مناسب دست پیدا کرد.
مزایای استراتژی کسب و کار برندینگ
اهمیت داشتن استراتژی در کسب و کار بر هیچکسی پوشیده نیست. بدون داشتن استراتژی کسب و کار برندینگ نمیتوان به چارچوبی مشخص برای دستیابی به اهداف دست پیدا کرد و عملا فرایند برندسازی مختل میشود. در کنار اهمیت استراتژی باید به مزایای آن نیز پرداخت که مهمترین آنها به شرح زیر است:
· برنامه ریزی
هر چه قدر که کسب و کار شما در مسیر برندنیگ فراتر رفته و حوزه فعالیت خود را بیشتر گسترش میدهد، داشتن برنامه و چارچوب اهمیت بالاتری پیدا میکند. استراتژی کسب و کار همان چارچوبی است که میتواند به برنامههای شما جهت داده و مسیر محقق شدن اهداف را مشخص کند.
· خودشناسی
یکی از مهمترین مزایای استراتژی برندینگ کسب و کار، رسیدن به خودشناسی برای برند است. تا زمانی که با نقاط ضعف و قوت خود به شیوهای مناسب آشنا نباشید، نمیتوانید با مشکلات و مسائل موجود در فرایند برندسازی آشنا شوید. از آنجایی که تدوین استراتژی با در نظر گرفتن شرایط متغیر محیطی و بدون نگاه ایدهآلگرایانه صورت میگیرد، نقاط ضعف و قوت برند، تا حد زیادی برای شما نمایان میشود.
· افزایش کارایی و بازدهی
زمانی که در هر مرحله برنامه مشخصی داشته باشید و منابع به شکلی دقیق به بخش مناسب اختصاص یافته باشند، فعالیتها به شیوهای کارآمد و با سرعت بالا عملی شده و کارایی کسب و کار بهبود مییابد. افزایش کارایی و بازدهی در نهایت به توسعه برند منتهی میشود.
· کنترل
بسیاری از کسب و کارها در هنگام تعیین اهداف خود نگاهی آرمانی به شرایط موجود داشته و از مشکلات و مسائلی که ممکن است در طول مسیر ایجاد شود غافل میشوند؛ اما در تدوین استراتژی کسب و کار برندینگ شرایط به گونهای در نظر گرفته میشود که بتوانید کنترل حداکثری بر روی متغیرهای محیطی داشته باشید و در صورت بروز هرگونه خطای احتمالی استراتژی را اصلاح کنید.
اجزای استراتژی کسب و کار برندینگ
چشم انداز (Vision)، ارزش (Value) و مأموریت (Mission) سه جزء اصلی استراتژی برندینگ کسب و کار را تشکیل میدهند که تعریف آنها به شرح زیر است:
· چشم انداز (Vision)
چشم انداز نقطه ایدهآلی است که برای آینده کسب و کار خود در نظر گرفتهاید. در واقع در چشم انداز شرایط به گونهای تصور میشود که همه چیز بر وفق مراد شما بوده و تمامی اهداف میتوانند به آسانی محقق شوند.
به عنوان مثال ممکن است چشم انداز شما تبدیل شدن به بزرگترین تولیدکننده چرم در سطح کشور یا موفقترین شرکت طراحی سایت در خاورمیانه باشد. با وجود آنکه رسیدن به چشم انداز قدری بلند پروازانه به نظر میرسد؛ اما وجود آن برای کسب و کارها ضروری بوده و به کارکنان انگیزه میدهد.
· مأموریت (Mission)
در واقع مأموریت به شما توضیح میدهد که چه کارهایی باید برای نزدیکشدن به چشمانداز خود انجام دهید. در واقع چشم انداز آرمان برند است و به موقعیتی مربوط میشود که میخواهید در آینده در آن قرار داشته باشید.
اما مأموریت به اقداماتی مربوط میشود که در حال حاضر به آن مشغول هستید یا در آیندهای نزدیک قصد انجام آن را دارید. در تدوین مأموریتها باید نگاهی جزئیتری به مسئله داشت و در مقایسه با چشمانداز باید چارچوب مشخصتری داشته باشد.
· ارزش (Value)
ارزشها به کسب و کار شما شخصیت داده، هویت برند را مشخص و آن را از سایرین متمایز میکند. در واقع ارزشها باورهای عمیقی هستند که بر نگرش و رفتارهای تمامی کارکنان و اعضای کسب و کار شما اثر میگذارند.
اینکه مأموریتها با در نظر گرفتن چه اصولی انجام میگیرند کاملاً به ارزشهای برند وابسته است. اصلیترین تفاوت ارزش با فرهنگ آن بوده که ارزش به صورت به کتبی به ثبت رسیده و اعضا ملزم به اجرای آن هستند؛ اما فرهنگ چیزی است که در گذر زمان به وجود آمده و هیچ الزام قانونی برای اجرای آن وجود ندارد.
نحوه اجرای استراتژی کسب و کار
طراحی و اجرای استراتژی کسب و کار به در نظر گرفتن یک سری مراحل و اصول مشخص احتیاج دارد. شما میتوانید با پیروی از قوائد آن استراتژی کسب و کار برندینگ خود را به شیوهای موثر طراحی کرده و به مرحله اجرا برسانید:
· تعریف چشم انداز برند
برخی از کارشناسان معتقدند که بهتر است تدوین استراتژی کسب و کار را با تعیین هدف سازمان آغاز کرد؛ اما نباید از این نکته غافل شد که بدون در نظر گرفتن چشم انداز و نقطه جایگاه ایدهای که برای آینده برند خود در نظر دارید، نمیتوان به یک هدف مشخص برای برند دست پیدا کرد.
برای موفقیت استراتژی به کار رفته در کسب و کار باید ارزشهای اصلی شرکت در بازار هدف مشخص شود؛ سپس میتوان از طریق این ارزشها به چشم انداز کلی برند را محقق کرد. بر اساس چشم انداز یک شرکت میتوان مشتریان، بازار هدف و خدمات را مشخص کرد. از طریق تعیین این موارد میتوان اطمینان حاصل کرد که کسب و کار شما به شکلی دقیق نیازهای مخاطبان را منعکس میکند.
· در نظر گرفتن ارزش پیشنهادی
یک استراتژی کسب و کار به طور مستقیم با خدمات و ارزش پیشنهادی شرکت شما سر و کار دارد. برای تعیین کردن ارزش پیشنهادی تنها کافی است یک سؤال را از خود بپرسید، چرا مشتریان باید خدمات و محصولات شما را به سایرین ترجیح دهند؟
در واقع این ارزش تا حد زیادی به وجه تمایز برند شما مربوط میشود. میان تمایز یک برند و مزیتی که برای مشتریان ایجاد میشود ارتباط مستقیمی برقرار است. این مزیت میتواند در کیفیت محصولات شما یا شیوهای که خدمات خود را ارائه میکنید وابسته باشد. تعیین وجه تمایز کاملاً به شرایط کسب و کار شما و امکاناتی که در اختیار دارید بستگی دارد.
· تعیین اهداف کلان
گام دیگری که در تدوین استراتژی اهمیت بالایی دارد، تعیین اهداف کلان شرکت است. این اهداف معمولاً بر فروش و افزایش سود تمرکز داشته و به دنبال راهی هستند که بقای شرکت را تضمین کنند. در واقع اهداف کلان بیشتر به افزایش ارزش اقتصادی شرکت مربوط میشود.
توجه داشته باشید که ارزشها و مأموریتهای جزئیتری نیز در یک سازمان که تدوین و طراحی استراتژی برای آنها به سطوح پایینتر از سطح کسب و کار، نظیر: استراتژی بازاریابی و عملیاتی مربوط میشود.
· آگاهی از چالش ها و فرصت ها
اجرای استراتژی بدون آگاهی از چالشها و فرصتهایی که در مسیر یک برند قرار میگیرد امکانپذیر نیست. متخصصان برندینگ با روشهای مختلفی نظیر ماتریس SWOT نقاط ضعف داخلی و تهدیدهای خارجی را شناسایی کرده و به چالشهای موجود در راه به موفقیت رسیدن برند رسیدگی میکنند.
تنها پس از تحلیل دقیق نقاط ضعف و قوت برند است که میتوانید به یک استراتژی مشخص برای ادامه مسیر خود دست پیدا کرده و چارچوب کلی خود را مشخص کنید.
· ساخت چارچوب استراتژی
پس از تکمیل مراحل قبل میتوانید یک استراتژی کسب و کار برندینگ مناسب را برای شرکت خود تدوین کنید. در چارچوب استراتژی چشم انداز برند و نیازهای هر بخش به صورت جداگانه در نظر گرفته شده و تلاش میشود تا این نیازها با اهداف کلی کسب و کار همسو شوند.
استفاده از سایر استراتژیها برای اجرایی کردن استراتژی کسب و کار میتواند بسیار مفید باشد. برای طراحی دقیق و اجرای اصولی استراتژی کسب و کار بهتر است از متخصصان فعال در این حوزه کمک بگیرید.
استراتژی برندینگ سلاح پنهان کسب و کارها
استراتژی کسب و کار برندینگ ابزاری قدرتمند است که اهداف یک کسب و کار را مشخص، تکنیکهای رسیدن به آن را در نظر گرفته و در اجرایی شدن این اهداف به شما یاری میرساند. طراحی استراتژی کسب و کار به خصوص برای کسب و کارهای نوپا میتواند زمانبر و دشوار باشد.
در چنین شرایطی بهتر است تا با استفاده از مشاورههای متخصصان حوزه بیزینس در زمان کوتاهی استراتژی خود را طراحی کرده و کسب و کار خود را به موفقیت نزدیک و نزدیکتر کنید.